سیاه‌مشق ۴۳

ساخت وبلاگ
این کتاب ادامهٔ روند مقالات و جستارهای عبدالکریمی در راستای بحث در مورد امر دینی، نقد تئولوژی و نظام تئولوژیک در زمانهٔ ماست. او ضمن نقدهایی به نحوهٔ رویارویی شهید مطهری نسبت به امر دینی و فروکاست آن به تحلیل جدلی تئولوژیک، در یکی دیگر از مقالاتش امکان حکومت دینی را امری برساخته و متناقض‌نما می‌داند. او مسألهٔ حکومت دینی به معنای اعم و جریان‌هایی مانند اخوان‌المسلمین یا ولایت فقیه (برگرفته از آرای آقایان نراقی و خمینی) را نوعی واکنش به فراگیری جهان مدرن می‌داند. به نظر عبدالکریمی، حکومت و سیاست از اساس امری عرفی است که برای مدیریت جامعهٔ انسانی مورد نیاز هستند اما دین امری مربوط به ساحت قدسی است که بخش کوچکی از زیست روزمرهٔ جوامع انسانی را تشکیل می‌دهد. او سپس نقبی به آرای علامهٔ طباطبایی می‌زند که در شریعت اسلامی بحثی در مورد اَشکال حکومت نیامده است.  «عرف را نمی‌توان به هیچ وجه نادیده گرفت و با تشکیل حکومتی به نام حکومت اسلامی احکام را به به عرف تحمیل کرد. به هر تقدیر، عرف در فهم ما از احکام دینی و اسلامی مدخلیت دارد و حتی در مواردی نیز که خواهان تغییر عرف در جهت تحقق برخی آرمان‌های دینی، معنوی و اسلامی باشیم، این تغییر را تنها در چارچوبی که عرف پذیراست می‌توانیم صورت دهیم.» (ص ۷۷)به نظر او همین تجربهٔ حکومت جمهوری اسلامی نشان داد که این امر خود موجب تسریع سکولار شدن جامعه و رویگردانی تودهٔ وسیعی از جامعه نسبت به ارزش‌های دینی شده است (ص ۷۸). به نظرم عبدالکریمی در مقولهٔ استدلال‌های سلبی در مقابله با تفکر تئولوژیک تا حد خوبی موفق شده است اما در وجه ایجابی به حرف‌های مبهمی روی آورده است که مشخص نمی‌شود مثلاً این که در یک امر حکومتی اگر احکامی برای مجازات و تعذیر ب سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 26 دی 1402 ساعت: 19:54

از دنیا برایشیک خیابان کپک‌زده مانده استاز خیابان یک خانهٔ ورم‌کردهو از خانهیک اتاق خواب کوچکبا تخت‌خوابی که شب به شببزرگ‌تر می‌شود واقعاً به جز تکه‌های محدودی مثل قطعه‌ای که نوشته‌ام، نتوانستم از شعرهایش لذت ببرم و جهانش را بفهمم.  ۰۲/۱۰/۲۲ ۰ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 26 دی 1402 ساعت: 19:54

این کتاب، جلد دوم از مجموعهٔ دوجلدی است که در واقع مجموعه‌ای از گفتارها و مقالات عبدالکریمی از دههٔ هشتاد تا اوایل دههٔ نود خورشیدی را در برمی‌گیرد. حرف اصلی در واقع ادامهٔ مطالب جلد اول است ناظر به این که نگاه تئولوژیک به مقولهٔ دین و جامعه، نگاهی ایستا و بر اساس رویکرد ذات‌گرایانهٔ ارسطویی است که در آن امر تاریخی به صورت پدیدارشناسانه مورد تدقیق قرار نمی‌گیرد و قرار بر آن است که برخی باورهای پیشینی به هر نحوی حتی اگر شده جدلی مورد اثبات قرار بگیرد. در این مجموعه، عبدالکریمی اشاره به دروغ‌سازی مقدس یا تاریخ‌سازی ناخودآگاه در فرآیند تئولوژیک می‌کند. مانند بسیاری احادیث در مورد گریهٔ افرادی مانند حضرت نوح و حضرت محمد و حضرت علی قبل از اتفاق کربلا بر عزای سیدالشهدا که ظاهراً همهٔ آن روایت‌ها بعد از اتفاق کربلا روایت شده‌اند یا روایت‌هایی دربارهٔ میلاد موعود. بحث تاریخ‌سازی تئولوژیک در این کتاب مورد نقد یکی از استادان فلسفهٔ علم دانشگاه مفید قرار می‌گیرد و عبدالکریمی پاسخ ۱۸۰ صفحه‌ای به آن نقد می‌دهد که بیش از اندازه تخصصی و درازدامن است. به نظرم خواندن «ما و جهان نیچه‌ای» قبل از این کتاب برای فهم بهتر مطالب کمک بسیار خواهد کرد. پی‌نوشت: پیشنهاد می‌کنم سخنرانی ماه محرم ۱۴۰۰ عبدالکریمی در مورد امام حسین را گوش کنید.https://www.aparat.com/v/UOTsp  ۰۲/۱۰/۱۴ ۰ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 15:49

به گمانم در کتاب «ایران بین دو انقلاب»، یرواند آبراهامیان اشاره دارد که برای اولین بار فکر ترور و حذف فیزیکی به صورت سازمان‌یافته از سمت گروه اجتماعیون-عامیون که در قفقاز پایگاه داشتند در ایران معاصر شکل گرفت و بعدتر به گروه‌هایی مانند فداییان اسلام و گروه چپ بسط پیدا کرد. این رمان تاریخی، قصهٔ گروهی است از اجتماعیون-عامیون که از سمت روسیه تزاری با هم هم‌قسم می‌شوند که محمدعلی‌شاه را ترور کنند. داستان با براعت استهلال آغاز می‌شود: آن روز شاه دنگش می‌گیرد به جای اتول سوار کالسکه شود و نقشه بر آب می‌شود. حالا نویسنده نقبی به گذشتهٔ تک‌تک شش شخصیت این گروه می‌زند که چه بودند و چگونه به این نقطه رسیدند که راه رهایی در انقلابی‌گری آن هم از نوع چپ است. در این داستان همه جور شخصیت واقعی وجود دارد: از ژول‌ورن که در خیابان‌های پاریس دیده می‌شود، تا پروست که در کافه‌ای مشغول قهوه‌نوشی است، کودکی صادق هدایت که شاهد انحطاط فرهنگی جامعه است و رضاخان که متصدی و نگهبان سفارت هلند است. در واقع ساختار داستان این گونه است که در آغاز عملیات ناکام ترور توصیف می‌شود، سپس شش فصل بلند در مورد شش شخصیت دارد و سپس با ضرباهنگی سریع‌تر اتفاقات بعدی تا پایان صفحهٔ ۲۷۷ کتاب روایت می‌شود.نقطهٔ قوت کتاب که شاید باعث اقبال نسبی به آن شده است، پرداخت به جزئیات تاریخی و توصیفات دقیق است. اما نقطهٔ ضعف کتاب آن است که به معنای واقعی شخصیت در داستان وجود ندارد. نویسنده عجله دارد از همهٔ عناصر زیبای تاریخی مانند آدم‌های واقعی تاریخی، اتفاقات تاریخی، خودکشی معشوقه، صحنه‌هایی از نجیب‌خانه‌ها، کاباره‌ها، قمارخانه‌ها، میتینگ‌های سیاسی و زندان‌های مخوف روس استفاده کند و یادش می‌رود که زاویهٔ دید او طوری است که انگار سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 20 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 3:15

این کتاب دو نقد است بر دو کتاب. دومی را فقط تورق کردم چون در مورد اصل موضوع بحث دیدگاهی نداشتم. اولی را دو بار خواندم و به نظرم جواب‌های خوبی در آن بود. در وبلاگ منتسب به نویسنده‌ (ایشان قبل از عصر وبلاگ‌ها مرحوم شده‌اند) گزیده‌ای از آن مطلب را پیدا کردم، اینجا می‌گذارم و پیشنهاد می‌کنم تا انتها بخوانید.   من کتاب «فلسفه‌ی دین» را این گونه تحلیل مى‏کنم که از « آخر» آغاز کرده و در نتیجه نمى‏تواند گره‏ها را به راحتى باز کند و نمى‏تواند بافته‌ی مشکلات را بشکافد. « آخر»؛ یعنى این واقعیت رنج‏ها و دردها که گاهى طبیعى است؛ سیل و طوفان... و گاهى انسانى است؛ غم غربت و احساس تنگنا و... و گاهى اجتماعى است؛ جنگ و قتل... و گاهى خود ساخته و برخاسته از جهل و غفلت و تجاوز.  با این آغاز، حکمت و شعور زیر سؤال مى‏رود و حتى« ضرورت معاد به خاطر عدالت» ، اثبات بى‏عدالتى و نفى حکمت را با خود دارد.  اما اگر از وضعیت و تقدیر و ترکیب انسان آغاز کنیم و از اندازه‌ی استعدادهاى انسان، استمرار و ادامه‌ی او را بسنجیم و از ترکیب خاص این استعدادها به کار و نقش انسان پى ببریم و کار او را لذت و رفاه و راحتى قلمداد نکنیم و حرکت و صیرورت مستمر را از این استعدادِ بى‏قرار استکشاف نماییم و هماهنگى میان این ساخت انسان و ساخت و بافت جهان را با رنج‏هایش بدست بیاوریم، بلى، اگر «این گونه» آغاز کنیم دیگر مشکل درد و رنج و ظلم و ستم و تفاوت و تبعیض، راه را بر ما نمى‏گیرد و مسأله‌ی خیر و شر و قدرت متعال و یا عدالت و آزادى، ما را متحیر نمى‏سازد.  همین طور اگر ما به توصیف آغاز و مبداء جهان روى بیاوریم و تحلیل کنیم که مبداء نمى‏تواند ترکیب داشته باشد؛ چون مرکّب، مبداء نیست، اجزاء و روابط و ضوابط بر آن سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 21 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 3:15

این کتاب مجموعهٔ‌ مقالات عبدالکریمی است که از اوایل دههٔ هشتاد خورشیدی تا اواسط دههٔ نود است. به معنایی کاملاً غیرفنی و نادقیق، عبدالکریمی از شاگردان داوری اردکانی و تحت تأثیر اندیشه‌های هایدگر است. به نظرم نقطهٔ توفیق عبدالکریمی در آن است که توانسته نخ نامرئی بحران‌های عمیق روزگار را با بحران‌های روساختی روزمره نشان دهد. بی آن که تفسیر به رأیی داشته باشم (اگر چه حرف‌های بسیاری دارم اما هم هراس از گستاخی در نظرپراکنی نادقیق دارم هم حوصله‌اش را ندارم!)، بخش‌هایی از کتاب را به صورت گزیده‌شده و پاره‌پاره آورده‌ام. کوتاه سخن آنکه، این کتاب واقعاً عالی است و خواندنش را توصیه می‌کنم. ادامه مطلب سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 21 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 3:15